محمدحسین بابالو
رشد قیمتهای ۳ روز اخیر در بازار آتی موجب شد تا اختلاف کف قیمت در هفته گذشته و پایان هفته قبل به ۳ درصد برسد که به معنی موفقیتی جدید در این بازار است. افزایش نرخ، تغییر فاز بازار و همچنین ثبات نسبی حجم معاملات از سیگنالهای تاثیرگذار در این بازار بود اگرچه کاهش قیمت جهانی طلا هم تاثیر چندانی بر روند نوسان قیمت سکه بر جای نگذاشت. در روزهای اخیر دادهها از پتانسیلهای مختلف و بعضا متناقضی در این بازار حکایت دارد.
پایان معاملات آتی در بورس کالا به رسیدن قیمتها در تمامی سررسیدها به بیش از ۲ میلیون تومان منجر شد تا یک بار دیگر تمامی بازار سطح قیمتهای بالای ۲ میلیون تومان را تجربه کنند؛ رخدادی که اگرچه به دلیل پایان یافتن زمان معاملات سررسید اردیبهشتماه سریعتر از حد انتظار ظاهر شد ولی نشان داد که بازار آتی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. این شرایط یعنی بازگشت بازار آتی به روال افزایشی قیمتها که ۳ روز اخیر خودنمایی محسوسی داشت و این به معنی آن است که تغییر فاز در بازار آتی ( همان گونه که در گزارش پیشین به صراحت به آن اشاره کردیم) خودنمایی کرده و بازاری جدید را ترسیم کرده است. مطلبی که میتواند به دستیافتن بازار به رکوردهای پیشین خود منجر شده یا حتی ممکن است یک فاز کاهشی جدید را تجربه کند. هماکنون زمان خودنمایی ابهامی جدید در بازار آتی است؛ آنهم در وضعیتی که سیگنالهای متضاد بسیاری در این بازار خودنمایی میکند. در گزارشهای پیشین به واقعیتهای قیمتی در بازار آتی اشاره کردیم ولی دلایل نوسان نرخ هنوز هم به توجه بیشتری نیاز دارد اگرچه ابهام در این بازار جدی تر از چیزی است که در این گزارشهای رسانهای پتانسیل شفافسازی داشته باشد.
قیمت دلار در بازار غیررسمی شفاف نیست، بهای سکه هر روز شرایط جدیدی را تجربه میکند و نرخها تغییر فاز بسیاری دارد، حجم موجودی سکه در بازار بسیار بالاست و هرچه میگذرد این روند کلی یعنی موجودی سکه افزایش مییابد اما بهصورت واقعی وارد فاز عرضه نمیشود. همچنین بهای جهانی طلا به یکی از کمترین سطوح قیمتی در سال ۲۰۱۸ کاهش یافته و احتمال تداوم این روند کاهشی با فرض از دست رفتن کف قیمتی ۱۳۰۰ دلار برای هر اونس و همچنین افزایش نرخ بهره در آمریکا چندان هم دور از ذهن نیست. رخدادهای واقعی و اثرگذار در بازار آتی مدتی است که در هالهای از ابهام قرار گرفته و همین ابهام تاکنون به سیگنالی برای حمایت از بازار آتی و نقدی سکه بدل شده است.
ذات به حاشیه رفتن بازارهای رسمی یا حداقل اعلام نرخهای مورد نیاز در بازارهای مختلف همچون قیمت دلار به معنی آن است که بازار در نهایت به قیمتهای رسمی موجود استناد خواهد کرد یعنی قیمتهایی که بهصورت رسمی منتشر شده و قابل استناد برای بازارهای مشابه است. بهعنوان نمونه از این پس بازار آتی از این پتانسیل برخوردار است که نقشی جدیتر در معاملات سکه ایفا کند یعنی در صورت تداوم این شرایط معاملات بازار آتی بهعنوان یکی از معرفهای بازار داخلی و حتی نرخهای آن معرفی برای بازار سکه خواهد بود. این در حالی است که هم اکنون نیز بازار اوراق سپرده کالایی سکه طلا خود به منزله قیمت کشف شده در بازار سکه نقدی ایفای نقش میکند ولی تداوم این شرایط موجب خواهد شد تا نقش بازار آتی بسیار برجستهتر از شرایط فعلی بازار باشد. در صورت افزایش آزادیعمل در بازار آتی و تداوم گشایش سررسیدهای قیمتی مختلف در بازار آتی و همچنین توجه رسانهای بیشتر به معاملات سپرده سکه طلا میتوان به این مطلب بیش از پیش توجه کرد.
شرایط و حجم معاملات آتی در هفته قبل
حجم معاملات آتی در هفته گذشته باز هم افزایش یافت تا جایی که شاهد رشد نزدیک به ۱۰ درصد حجم معاملات آتی در بورس کالا بودیم. در هفته گذشته ۱۳۵ هزار و ۸۵۷ قرارداد سکه آتی در بورس کالا منعقد شد که نشان میدهد حجم معاملات وارد یک فاز افزایشی جدید شده و میتواند شرایط بهتری را تجربه کند. این رشد حجم معاملات در شرایطی به ثبت رسید که دوره تحویل سررسید اردیبهشتماه فرارسیده و همچنین سررسید جدیدی به عرضههای بورس کالا وارد نشده است. از سوی دیگر هنوز سختگیریهای معاملاتی در بازار آتی پابرجاست و سرعتگیر مهمی برای معاملات به شمار میرود. حال در وضعیتی که حجم معاملات افزایشی است میتوان گفت که رشد نرخ در بازار آزاد که موجب افزایش قیمتها در بازار آتی شده مهمترین دلیل افزایش حجم معاملات بوده ولی این همه ماجرا نیست.
در هفته گذشته اگرچه شاهد افزایش گام به گام نسبتا مستمر ( رشد) قیمتها بودیم ولی هر روز بازار با دلهره فعالیت معاملاتی خود را آغاز کرده و با دلهره به فعالیت خود پایان میداد. بهصورت دقیقتر نه دورنمای متقنی از رشد قیمتها وجود داشت و نه دادههای معاملاتی و سیگنالهای جانبی و رفتارهای معاملهگران جذابیت خرید را کاهش داد. این مطلب به معنی آن بود که هم خرید از جذابیت نسبی برخوردار بوده و هم فروش و در نهایت تقابل عقاید مختلف موجب شد تا طرزفکرهای مبتنی بر خرید و فروش هر دو در بازار ایفای نقش جدی داشته باشند. این مطلب موجب شد که خریداران با کسب سود مقطعی از بازار خارج شوند ولی با دادههای بیشتر شاهد بودیم که باز هم همین افراد موقعیت خرید اتخاذ کرده و در معاملات نقشآفرین شدند. این وضعیت در نهایت بازار آتی را به رغم محدودیتها با رشد حجم معاملات روبهرو ساخت و البته همین داده هم بر جذابیت بازار آتی افزود تا جایی که میتوان بخشی از رشد قیمتها در بازار آتی را از همین سیگنال مورد رهگیری قرار داد.
از سوی دیگر تعداد خریدار – معامله در طول هفته گذشته در بازار آتی بورس کالا ۸ هزار و ۷۶۲ واحد بوده ولی همین رقم برای موقعیت فروش ۸ هزار و ۷۹۶ واحد بود که نشان میدهد تفاوت جایگاه در این دو فاز معامله ناچیز بوده است اگرچه بازار از پتانسیل خرید بیشتری برخوردار بود. این شرایط نیز نشاندهنده ورود و خروج سریعتر معاملهگران از این بازار است.
رمزگشایی از دلایل نوسان نرخ
نوسان قیمتها در بازار آتی نشان میدهد روزهای نابسامانی در این بازار تجربه شده و تعقیب همین روند قیمتی شاید بتواند دادههای بسیاری را در مورد دلایل نوسان نرخ ارائه کند. بررسی شرایط نوسان قیمتها به معنی آن است که پتانسیل تحلیل دورنمای قیمتها جدیتر از قبل ارزیابی میشود.
یکی از رخدادهای مهم قیمتی در روزهای اخیر ثبات کف قیمت سکه در سطوحی نزدیک به یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بود یعنی با ثبت این قیمت شاهد بازگشت روند نوسانی قیمتها بودیم تا جایی که میتوان گفت این رقم یک کف روانی برای فعالان بازار محسوب میشود. این سیگنال را میتوان جدی گرفت یعنی از این پس باز هم کف قیمتی یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی سکه را میتوان بهعنوان یک کف مقاومت روانی برای بازار در نظر گرفت. البته سکه یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی همراه با رسیدن قیمت دلار به کف روانی ۶۰۰۰ تومانی در مناطق مرزی نزدیک به ایران بوده است. تجمیع این دو سیگنال نشان میدهد که دلار ۶ هزار تومانی مثلا در هرات یا سلیمانیه یا سکه یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی برای بازار یک کف قیمتی محسوب میشود. این مطلب به این معنا نیز مورد توجه قرار میگیرد که بازار اگر از این کف قیمتی عبور کند باید به نرخهای جدیدتر و کمتری دلخوش کند تا شاید بتواند در یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان آرام بگیرد. سکه نزدیک به یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان به معنی آتی تحویل تیرماه یک میلیون و ۹۳۰ هزار تومان بوده است. از سوی دیگر شکسته شدن این نرخ نیز به معنی دلار کمتر از ۶ هزار تومان خواهد بود.
سقف قیمت سکه در روزهای اخیر بهای نزدیک به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده است. این رقم دقیقاً در بازار آتی نیز به رکورد تاریخی خود در ۲۰ اردیبهشتماه دست یافت. این در حالی بود که تکانههای رشد قیمت دلار، فراز و فرود عرضه سکههای تحویلی و پیشفروش شده و بالابودن نسبی قیمت جهانی طلا از مواردی بود که این نرخ را به ثبت رساند. از سوی دیگر در آن بازه زمانی اما و اگرها از مالیات بر ارزش افزوده هم جدی شده بود و تجمیع تمامی این موارد به رشد قیمت سکه و رسیدن به سقف روانی و البته تاریخی ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان منتهی شد. این در حالی است که هماکنون قیمت جهانی طلا حتی کف فنی هزار و ۳۰۰ دلار را از دست داده و در سطوح جدید و ضعیفی نوسان میکند. این نکته به معنی آن است که رسیدن به رکوردهای قیمتی فوق در بازار داخلی چندان هم ساده نیست و شاید دیگر از این لحاظ تکرار نشود؛ مگر آنکه سایر موارد مخصوصاً قیمت دلار از رشد قیمتها حمایت کند که البته قیمت دلار هم خود داستان مجزایی دارد.
هماکنون بهای دلار شفاف نیست و این به معنی آن است که تمامی اعداد و ارقامی که مخابره میشود حتی اگر بر پایه معامله واقعی در ایران و سایر کشورهای منطقه باشد نمیتواند ملاک قیمتگذاری در بازار داخلی به شمار رود. این ادعا به این دلیل است که کشف نرخ در شرایط عادلانه و حتی آزاد صورت نگرفته و تقابل عرضه و تقاضا ملاک واقعی قیمتگذاری نبوده است. حال در شرایطی که سیستمهای صرافی در بازار داخلی ایفای نقش فعالی ندارد قطعا فرآیند کشف نرخ با محدودیت روبهرو میشود و تجربه نشان داده که این وضعیت و سختگیریهای جانبی تنها به بالاتر بودن قیمتهای کشف شده کمک میکند. این به آن معناست که در این فرآیند غیرشفاف اغلب تقاضا ناخودآگاه بیش از عرضه ایفای نقش کرده و عرضه حتی در صورت وجود هم تمایلی به ورود به بازار نخواهد داشت.
حال در شرایطی که گمانهزنیها از آغاز به کار مجدد سیستمهای صرافی خبر میدهد شاید از این به بعد باز منتظر شفافتر شدن بازار باشیم که خروجی آن به احتمال قوی کاهش قیمت دلار خواهد بود. این در حالی است که قیمت کشف شده در مناطق مرزی و کشورهای اطراف چندان هم معرف مطلوبی برای این بازار نیست، زیرا در نوسان ارزش ریال و کاهش جدی این نرخ در هفتههای اخیر، حتی کسانیکه به هر دلیل ریال در اختیار دارند ناخودآگاه میل به استفاده از آن داشته و حجم عرضه ریال افزایش مییابد. با توجه به این موارد بازار آتی هم بهتر است خود را برای تغییرات جدید آماده کند؛ زیرا اگر بازار به هر دلیل قیمتهای بالاتر از ۶ هزار تومان را برای دلار نپذیرد، قیمتها در بازار آتی با یک شوک جدی روبهرو خواهد شد؛ رخدادی که این بار کف روانی سکه یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان نیز از آن حمایت نخواهد کرد.
نکته دیگر در مورد نوسان قیمتها در روزهای اخیر تغییر فاز نرخ در بازار آتی با نوسان قیمتها در بازار نقدی است؛ آن هم در شرایطی که بازار نقدی هم از پتانسیلهای قدرتمندی برای رهگیری قیمتها برخوردار نیست. نگاهی به شرایط معاملاتی و گفتوگو با فعالان این بازار نشان میدهد که بسیاری از آنها در معاملات خود ریسک تصمیمگیریهای مختلف و تغییر قیمتها را لحاظ میکنند. به عبارت دقیقتر فعالان بازار با فرض احتمال تغییر فاز پیشبینینشده قیمتها اقدام به معاملهگری کرده و البته نشان میدهد که بازار سکه با سیگنال تحلیل محض قابل رهگیری و رصد نیست. بهصورت دقیقتر در این بازار هر رخدادی احتمال خودنمایی دارد و ممکن است به تغییراتی جدید بدل شود. این در حالی است که دورنمای قیمت دلار هم مشخص نیست و تنها شواهد و گمانهزنیهای مختلف است که میتواند بخشی از واقعیتهای این بازار را شفافسازی کند.
رصد قیمت دلار هم دادههای چندانی را در دسترس قرار نمیدهد آن هم در شرایطی که سیستمهای صرافی به گونهای به وظایف ذاتی خود نمیپردازند. این وضعیت بسیار نگرانکننده است؛ زیرا برای تحلیل و حتی کشف نرخ و پیشنهاد قیمت یا پذیرش قیمتهای پیشنهادی معاملهگر مجبور خواهد بود به دادههای حاشیهای بازار توجه کند و حتی قیمتهای ثبت شده در همین بازار هم به اندازه کافی جوابگوی نیاز معاملهگران نخواهد بود. این نکته به معنی آن است که هر اتفاق محتمل، مثبت یا منفی در عرصه سیاسی، روابط دیپلماتیک و استراتژیک کشور یا حتی اظهارنظر و گمانهزنیها موجب خواهد شد تا معاملهگر اقدام به تفسیر آنها کرده و برای خود دورنمای قیمت دلار را تبیین کند. این شرایط اگرچه در نگاه اول حتی برای بسیاری از افراد پسندیده است ولی اغلب؛ خروجی آنها با واقعیتهای اقتصادی و دورنمای قیمتها همخوانی کامل ندارد. این مطلب تاکنون خود به یکی از دلایل رشد قیمت دلار در اظهارنظرهای مختلف منجر شده و تداوم این شرایط میتواند به ادامه همین وضعیت نابسامان منجر شود.
تمامی موارد فوق در حالی خودنمایی میکند که بازار ارز بهصورت ذاتی در ایران، حساسترین بازار به رخدادهای سیاسی و ارتباطات بینالمللی بوده و برای رهگیری واقعیتهای قیمتی اول به این موارد توجه میکند. از سوی دیگر حجم عرضه و تقاضای ارز هم سیگنال دیگری است که بر قیمتها تاثیر میگذارد اگرچه واقعیتهای عرضه و تقاضا اهمیت بیشتری دارد. خروج آمریکا از برجام، مذاکره برای اخذ تضمین کافی از طرفهای اروپایی و همچنین رایزنی با روسیه و چین، رفتارهای آمریکا در تحریم اشخاص و شرکتهای مرتبط با ایران، نتیجه مذاکرات با طرفهای اروپایی اگرچه هنوز نتیجه آن مشخص نیست و تداوم اظهارنظرهای ضد و نقیض در کشورهای مختلف و حتی از سوی شرکتهای اروپایی همگی مواردی بود که تاکنون بهعنوان برخی سیگنالها برای تحلیل بازار به شمار رفته است. این در حالی است که معاملهگران در بازار آتی گویی بیش از فعالان بازار ارز به این سیگنالها توجه میکنند و این به معنی تداوم سردرگمی قیمتی در بازار است. حال در وضعیتی که اظهارنظرهای رسمی از بالابودن توانمندی ارزی کشور خبر داده و قیمتهایی نزدیک به ۷ هزار تومان دیگر در ادبیات فعالان بازار هم شنیده نمیشود شاید سیگنال پذیری بازار آتی از این گمانهزنیها چندان هم منطقی نباشد. البته دورنمای قیمت دلار هم با اخبار ضد و نقیض موجود چندان روشن نیست و تنها میتوان نشست و نظاره کرد.
نظرات